آروین گلمآروین گلم، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 20 روز سن داره

به دنیا آمدی تا دنیای من شوی...

عشق من در پارک قلم

سلام آرام جونم، نفسم امروز اومدم تا عکسای قشنگت رو که در پارک قلم گرفتم، بذارم. گاهی عصرها با هم پیاده روی می کنیم و بعد یک ربع به پارک قلم می رسیم. موقعیتی که خونمون داره رو خیلی دوست دارم نزدیک دو تا پارک که البته پارک قلم خیلی بزرگ و قشنگه. توی مسیر راه هم خیلی بهمون خوش می گذره. همین سری آخر که داشتیم می رفتیم پارک با صدای بلند می خوندی و می رفتیم . عشق مامان، اصلاً از پیاده روی خسته نمی شی و خیلی لذت می بری و همین باعث می شه منم بهترین لحظات رو در کنارت داشته باشم. ابتدای ورودی پارک این وسایل ورزشی رو گذاشتن. همیشه در بدو ورود باید همه اونا رو امتحان کنی. آروینم...
25 مرداد 1395

آروین من در خونه

سلام عشقم، نفسم، عمرم نازپسرم امروز اومدم تا یه پست بذارم از کارها و بازی هایی که معمولاً در خونه انجام می دی. این روزا که هوا خوبه خیلی وقت ها می ریم بیرون ولی وقت هایی رو هم که در خونه هستیم بیکار نمی شینی و یا خودت بازی می کنی یا با من و بابایی. یکی از بازی هایی که خیلی علاقه داری بازی با لگو هست. چون دیدم به لوگو خیلی علاقه داری رفتم و یکی دیگه مثل قبلی خریدم آخه همیشه وقتی همه لگوهات رو روی هم می چیدی می گفتی حالا چی کار کنم. دیشب با بابایی یه برج بلند درست کردین ولی تا اومدم عکس بگیرم برج به دست شما گل پسر فرو ریخت. البته مامان عکاست همیشه آماده عکس گرفتنه، مثل این عکس ها که مربوط به بازی با بدمینتون و بادکنک می شه که...
24 خرداد 1395

روز بزرگداشت عطار نیشابوری

سلام پسر گل و دوست داشتنیه خودم. روز بزرگداشت عطار نیشابوری رو به اتفاق همکاران رفتیم در کنار آرامگاه این شاعر و عارف به نام. چون می دونستم اگه تو رو با خودم ببرم حسابی بهت خوش می گذره، از اداره رفتم دنبالت و با هم رفتیم و تو هم مثل همیشه کلی بازی و شیطنت کردی نفس من.   از مورچه بازی در کنار آرامگاه عطار گرفته: تا آب بازی در کنار آرامگاه کمال الملک، نقاش بزرگ ایران: و این هم آخرین عکست عشق مامان: ...
30 فروردين 1395

آروین یعنی خنده و شادی

سلام پسر گل مامان، سلام شیرین عسل من، سلام و صد تا سلام شیطونک من. نفس مامان این روزا این قدر بدو بدو داریم و سرمون شلوغه که یک دفعه دیدم یک ماه گذشته و من در این یک ماه اصلاً ازت عکس نگرفتم تا در وبلاگت یادگاری بذارم. این بود که دست به کار شدم و کلی عکس در حین بازی ازت گرفتم. بازی هایی که تقریباً برنامه هر روزمونه. اینم عکس هایی که مامانی ازت گرفته عشق من: دوچرخه سواری توی خونه: این جا داشتیم بادکنک بازی می کردیم ، که بادکنک تصمیم گرفت همون بالا بمونه و پایین نیاد: اومدم ازت عکس بگیرم با این صحنه مواجه شدم: آخه بزرگ شدی...
13 اسفند 1394

لذت زندگی در کنار تو

سلام به پسرم، به عسلم به آروینم که نفسمه و خودش می دونه که نفسم به نفسش بنده. پسر گلم چند وقتی سرم شلوغ بود نتونستم بیام پست بذارم. ولی هر لحظه مون رو عکس و فیلم می گیرم تا برای همیشه ماندگار بمونه. آروینم خیلی پسر فهمیده ای هستی و برای خودت حسابی آقا شدی. همیشه موقع خواب یا با من می خوابی یا با بابایی بعد می بریمت در اتاق خودت. یک روز ظهر به من و بابایی گفتی هر کس توی اتاق خودش بخوابه و خیلی قشنگ رفتی روی تختت، پتوت رو کشیدی روی خودت و خوابیدی. این قدر برای من جالب بود این حرکتت که نگو. اون روز احساس کردم چه قدر بزرگ شدی. با این که سن کمی داری ولی وقتی که بیدار می شی گریه نمی کنی و از اتاقت می یای بیرون. گاهی هم همون...
17 دی 1394

بهترین لحظه های من با تو بودنه

سلام قند عسلم، عشقم، نفسم... آروینم وقتی در کنارم هستی و با شادی و خوشحالی بازی می کنی بهترین لحظات رو برای من به وجود می یاری. لحن بامزه ی صحبت کردنت، شعر خوندنت و خنده هات در پارک و نشاطی که حین بازی به من منتقل می کنی همه و همه زندگی رو زیباتر از همیشه کرده. تو تموم زندگیم هستی نفس مامان. قند عسلم، کلیپی بود که تو و بابایی خیلی دوست داشتین. حالا کاملاً یاد گرفتی و خودت می خونی. اینم آدرس فایل صوتی آواز خونی تو گل پسر: http://www.file247.ir/7xv http://persiandrive.com/429855 جمعه صبح که هوا خوب بود، فرصت رو غنیمت شمردم با هم رفتیم پارک هم برای بازی و هم آموزش playground ...
17 آذر 1394

بازی در پارک و خنده های گل پسر

سلام قند عسل مامان. صبح جمعه دیدم هوا خوبه، رفتیم پارک نزدیک خونه. تو هم تا تونستی بازی کردی و شاد و خوشحال بودی. آروینم خنده تو می بره منو به آسمون خنده می کنی تو می بری دل از دلم عادت همیشگی شدی برای من ای تو بهترین امید لحظه های من با وجود تو رها شد این دلم ز بند پس به خاطر دلم، تو باز هم بخند وقتی تو می خندی دلم دیوونه می شه دنیای من قشنگ و شاعرونه می شه وقتی تو می خندی دیگه فرقی نداره انگار تموم فصلای دنیا بهاره یک وقت نبینم غم رو توی اون چشات...
12 مهر 1394

29 ماهگیت مبارک باشه گلم

سلام آروینم، عشق و نفس و تموم زندگیم. پسرکم خیلی فهمیده شدی و من از این بابت خیلی خوشحالم البته هنوز گاهی حس لجبازیت بدجور گل می کنه ولی متوجه شدم وقتی باهات صحبت می کنم خوب گوش می کنی و البته در بیشتر اوقات درک می کنی. حرف زدنت هم خیلی بامزه شده. چند روز قبل که داشتیم با آقا جون اینا خداحافظی می کردیم ، گفتی: "ببخشید مزاحم شدم". از این که جملات رو به خوبی و به جا به کار می بری خوشحالم. دیروز متوجه شدم کلمه مبل رو نمی تونی خوب تلفظ کنی. این قدر بامزه می گی که من حسابی خندم گرفته بود. البته گل پسرم از نظر تلفظ کلمات از همون ماه های اول یادگیری خیلی خوب کلمات رو می گفتی و بر خلاف هم سن و سال های خودت که کلمات رو و...
11 مهر 1394

قایم باشک بازی قندعسل

سلام پسر با نمک و شیرین زبون مامان که هر روز با کارهات ما رو کلی می خندونی. دیشب این قدر باعث خنده من و بابایی شدی که نگو. فضای شاد خونمون به خاطر وجود گلی چون تو هست نازنینم. دیشب با کمک بابایی قایم می شدی و من مثلاً دنبالت می گشتم و وقتی پیدات می کردم کلی ذوق زده می شدم. حالا کجا قایم می شدی؟ بغل بابایی با کمک یک متکا که مثلاً دیده نمی شدی و من همه جا رو می گشتم ولی نبودی که نبودی وقتی پیدات می کردم کلی ذوق می کردی. بابایی به من می گفت این جا رو بگرد اون جا رو بگرد، ببین نیست!!!! یه دفعه تو که مثلاً قایم شدی بلند گفتی: جای کامپیوترم نگا کن. ما رو می گی... از خنده مرده بودیم. آخه نفسم من نمی دونم این معنی با...
18 شهريور 1394