آروین گلمآروین گلم، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 24 روز سن داره

به دنیا آمدی تا دنیای من شوی...

شیطونک من و بازی های بیرون خونه

1395/3/25 10:48
نویسنده : مامان آروین
466 بازدید
اشتراک گذاری

جیگر مامان، دوباره اومدم ولی این بار با عکسای قشنگت در طبیعت زیبای خدا.

یک روز تعطیل دوباره به اتفاق مامان جون اینا رفتیم روستای رود البته این بار دایی امیر و زهره جون هم با ما بودن و حسابی به همه خوش گذشت. تو و آرشیدای گلم هم خوب بازی و شیطنت کردین.

1

2

3

4

یک روز بهاری که بارون باریده بود و با هم رفتیم پارک، تا چشمت به این گودال آب افتاد، یه چوب برداشتی و شروع کردی به نقاشی کشیدن روی زمین و همین طور که می کشیدی توضیح می دادی قند عسلم.بوس

5

یک روز هم یک پاک کن پیدا کردی و گفتی بیا بازی کنیم منم یه طرف میز تنیس وایستادم و کلی سرگرم شدی.خندونک

6

7

و اما ادامه عکس ها:

8

9

10

11

13

14

15

15

16

خدا جونم به خاطر تموم لحظه های شاد زندگی، به خاطر تموم لحظه هایی که پسرم رو در آغوش می گیرم و صدای خنده هاش در گوشم می پیچه هزاران هزار بار شکر.

پسندها (3)

نظرات (3)

مامان آنیسا
1 تیر 95 14:36
ایشالا که همیشه تنش سالم و لبش خندون باشه
مامان آروین
پاسخ
ممنونم خانومی
ناهید
5 تیر 95 15:56
سلام آروین گلم خوبی خاله جون...عکسای خوشگلی گرفتی خاله قرمز چه بهت میاد. میدونستی چون شبیه خواهرزاده ام هستی گاهی دلم برای دیدن وبلاگت تنگ میشه...امروز یکی از اون روزا بود...
مامان آروین
پاسخ
سلام ممنونم خانومی که به یادمون هستی.
arezo
9 تیر 95 12:08
سلاااااااااااااااااام.واااای خدا من چقد دیرررر سرزدددم.این روزا خیلی خسته وکسلم.خیلی تنبل شدم همش دلم میخواد بخوابم.الان چندوقته میخوام بیام سربزنم به وبلاگ امااصلا حس اینکه لب تاپ رو روشن کنم وندارم.همش خوااابمباگوشی یه وقتایی سرمیزدم اما نمیدونم چرا باگوشی نمیشه پیام بذارم برات.امروز دیگه خیلی دلم تنگ شده بود اومدم وبلاگت.وااای که نمیدونی چقد خوشحال شدم ازدیدن پستهای جدید.کلی انرژی گرفتمو سرحال شدم.اما بادیدن روستای رود بادیدن فرهنگسرا بادیدن پارک بغض کردم.دوست دارم گریه کنم ازدلتنگی.وااای که چقد دلم هوای نیشابور رو کردهممنونم واقعا ممنونم ازت دوستم که این عکسهارومیذاری.من برم پستهای قبلی رو ببینم که این مدت ندیدمشوناروین جونو ازطرف من ببوس که اینقد بزرگ ودوست داشتنی شدهوواااای چقدحرف زدم.ببخشییید
مامان آروین
پاسخ
سلاااام قربونت آرزو جون. به خاطر وضعیتی که داری بی حوصلگی و خواب آلودگی کاملاً طبیعیه ان شاء الله به سلامتی. ممنونم که به یادمون هستی.