روز مادری من
آروینم پارسال در چنین مناسبتی به دنیا اومدی و من مادر نامیده شدم. اون روز وقتی در آغوش گرفتمت یه حس عمیق همه وجودم رو فرا گرفت و اون حس الان یکساله که با منه.
حس مادری خیلی حس قشنگیه، وقتی همه زندگیت می شه یه موجود دیگه، تازه می فهمی عشق یعنی چی؟ فداکاری یعنی چی؟
خداوندا چگونه شاکر باشم نعمتی رو که از به خاطر آوردن تک تک لحظاتش اشک در چشمام حلقه می زنه.
آروینم آن چنان به زندگی ام رنگ و بوی دلنشینی بخشیده ای که بی تو بودن رو باور ندارم. لحظه های خاطره انگیز و پرلذتی که صدای دلنشین قهقهه کودکانه ات تموم فضای خونه رو پر می کنه و من همه خستگی هام رو فراموش می کنم.
لحظه هایی که با شنیدن آهنگ شروع به رقصیدن می کنی و از کمر خودت رو تکون می دی و دستات رو می چرخونی.
لحظه هایی که بهت شیر می دم و آروم آروم چشمات رو می بندی و می خوابی و من پیشونیت رو غرق بوسه می کنم.
آروینم، با وجود تو بهشت نه زیر پای من که کنار من و در آغوش منه.
نه، به راستی نمی شه شکر این همه نعمت رو به جا آورد.
امسال روز مادر، قدر مادرم رو خیلی بیشتر از قبل درک کردم. می دونم نمی تونم توی دنیا زحماتش رو جبران کنم ولی از خدا می خوام بهترین پاداش ها رو در آخرت بهش بده.
در آخر روز مادر رو به همه مادران خوب دنیا، به خصوص به اونایی که امسال برای اولین بار مادر شدن رو تجربه کردن، تبریک می گم.