سفری عالی در کنار گل پسر(1)
سلام گلکم، نفسم، عشقم، تموم زندگیم
آروینم امسال رو خیلی خوب شروع کردیم و مسافرتی که با خانواده بابایی رفتیم حسابی خوش گذشت. البته قبل از این که عکس های مسافرت رو بذارم دو تا عکس از روز آخر اسفند مربوط به رستوران عمارت بوژان آپلود می کنم چون عکس های زیبایی شد.
روز دوم فروردین راه افتادیم. این عکس ها رو ظهر همون روز در شاهرود ازت گرفتم.
بعد شب رو گرمسار گذروندیم و فرداش رفتیم تاکستان. اون جا حسابی خوش گذشت ولی این قدر درگیر عکس گرفتن های دسته جمعی شدیم که به کلی یادم رفت یه عکس از تو و بهار جون و ایلیا جونم بندازم.
بعد رفتیم به سمت اصفهان، شهری بزرگ و زیبا. واقعاً هر چی از زیبایی های این شهر بگم کمه. روز اول رفتیم میدان نقش جهان و عمارت عالی قاپو.
مثل همیشه سرگرم بازی
داخل مسجد امام:
عصر رفتیم به سمت پل های زیبای اصفهان، البته عکس های سی و سه پل به دلیل تاریکی شب با کیفیت نشد.
خیلی اصرار داشتی که این سنگ رو بلند کنی و پرتاب کنی به سمت رود.
باغ پرندگان عالی بود. به تو گل پسر هم حسابی خوش گذشت. حسابی دنبال پرنده های بیچاره می کردی. وقتی به پرنده هایی رسیدیم که در قفس بودن به من گفتی چه جوری می تونم برم پیششون.
با دیدن این پرنده ی زیبا یاد کارتون دوران کودکی خودم، سندباد افتادم.
این جا هم ساندویچ پنیر گردویی رو که برای صبحانه برات درست کرده بودم دادی به این پرنده ها و حسابی نوش جان کردن :
و مثل همیشه با دیدن این شلنگ آب به وجد اومدی و حسابی مشغول بازی شدی:
قند عسل مامان بقیه ی عکس های سفر رو در پست بعدی می ذارم.