آروین مامان در 16 ماهگی
سلام پسر نازنینم ، فرشته آسمونیم آروین جووووونم .
یک ماهه دیگه هم گذشت و تو 16 ماهگی رو هم پشت سر گذاشتی. در این مدت با هم بازی های زیادی کردیم ، شعر خوندیم، پارک رفتیم و خلاصه کلی خوش گذروندیم. دیشب داشتم برات شعر یه توپ دارم قلقلیه رو می خوندم. گفتم یه توپ دارم و مکث کردم دیدم می گی قلی قلی.خیلی برام جالب بود بقیه شعر رو ادامه دادم و قسمت های مختلفش مکث می کردم. متوجه شدم شعر رو یاد داری ولی چون نمی تونی صحبت کنی نمی تونی با من بخونی. مثلا وقتی گفتم می زنم زمین گفتی هوا. منظورت این بود که هوا میره.
گل پسرم الان دیگه خیلی از کلمات رو که بهت می گم به خوبی تکرار می کنی البته با لحجه خاص خودت که خیلی بانمکه. کلمات سه حرفی رو به خوبی میگی. چند نمونه رو هم برات می نویسم.
مامان جون : ماما جون
آقا جون : آقا جون
سیب زمینی: سیب می نی
ماشین: ماشین
کامیون: کامیون ( کا رو سریع می گی و میون رو می کشی)
نقاشی: نقاشی ( یک تخته جادویی داری که هر وقت روش خط می کشی می گی نقاشی)
قاشق: قاشق
ملاقه: مقاشی ( نمی دونم این یکی رو چرا هر چی بهت میگم آروین بگو ملاقه می گی مقاشی )
در یک پست دیگه عزیزم لغاتی رو که یاد داری برات می نویسم.
بازی های کلاغ پر، گل یا پوچ ، دالی بازی، توپ بازی، بادکنک و حباب بازی رو دوست داری. وقتی در آشپرخونه کار دارم می یای از من ملاقه و قابلمه رو می گیری و برام غذا درست می کنی و کلی ذوق می کنی وقتی از غذات می خورم.
حموم و آب بازی رو خیلی دوست داری.
عاشق پتوت هستی و کلا علاقه زیادی به هر چی نرم باشه داری.
اگه چشمت به جارو برقی بیفته میری دسته اش رو بر می داری و شروع می کنی به جارو کشیدن. خیلی هم با علاقه این کار رو انجام می دی. وقتی دارم گردگیری می کنم دوست داری به تو هم دستمال بدم و تمیز کنی. قربون پسر کاری خودم بشم.
آروینم الان 16 تا دندون داری البته دندونای نیش در فک پایینت هنوز کاملا در نیومده.
علاقه زیادی به رقص داری و با شنیدن هر صدای موزونی می رقصی، یه روز خودم برات آهنگ می زدم و تو می رقصیدی. اینم چند تا عکس در حال رقصیدنت:
استراحت بعد از رقصیدن لازمه
عکس های پارک
این جا هم مهلت ندادی تا ازت عکس بگیرم...
سرسره بازی رو دوست داری ولی گاهی ترجیح می دی همون بالای سرسره بمونی تا بیای پایین. از اون بالا منظره جذاب تره نه!
در پارک با هم خیلی بازی می کنیم. این جا با سرعت می رفتی دستت رو به گل می زدی و برمی گشتی به طرف من البته چون سطحش بالاتره بیش تر ذوق می کردی.
شیطون بلای مامان
یه شب در حالت های مختلف ازت عکس گرفتم. خیلی عکس ها جالب شد.
خنده بر هر دردی دواست...
نه بابا!!!!
جدی می گی!
به این می گن ژست...
ژست رویایی...
رقصیدن در همه حال...
چرا دیگه خجالت؟!
بدون شرح
بدو بیا بغلم
عشق من...