آروین گلمآروین گلم، تا این لحظه: 11 سال و 13 روز سن داره

به دنیا آمدی تا دنیای من شوی...

یک روز پر از نگرانی...

1393/7/26 11:16
نویسنده : مامان آروین
301 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نفسم، جیگرم، آروین گلم. دیروز خیلی من و بابایی رو نگران کردی قند عسلم. دیروز جمعه بود و ما سه تایی صبح رفتیم بیرون. آب و هوا خیلی خوب بود. بعد که اومدیم خونه هیچ مشکلی نداشتی ولی نمی دونم نیم ساعت بعد دیدم پای چپت رو زمین نمی ذاری و نمی تونی راه بری. من و بابایی اول فکر کردیم شاید خاری در پات فرو رفته ولی هیچی نبود. خیلی نگرانت شده بودیم.

قبل از خواب ظهر پات رو با روغن شترمرغ چرب کردم تا کمی دردت کم بشه. چون جمعه بود تصمیم گرفتیم فردا صبح ببریمت دکتر. عصر که بیدار شدی دیدیم بازم پای چپت رو روی زمین نمی ذاری و ناراحت هستی. تصمیم گرفتیم بریم مهمونی تا حداقل کمتر اذیت بشی و راه نری.

باورمون نمی شد در مهمونی به خاطر این که دنبال بچه ها بدوی از درد پات یادت رفت و خوب خوب راه می رفتی. نمی دونم چی شد فقط خدا رو صد هزار بار شکر کردم. دیروز به من و بابایی خیلی سخت گذشت همش فکر می کردیم که چی باعث شد پات این طوری بشه.

گل پسرم من و بابایی عاشقتیم به طوری که حتی یه لحظه طاقت نداریم ببینیم درد داری گلم.

آروینم می دونی خدای مهربون چرا تو رو بهمون داد؟ واسه این که روزی هزار بار از او تشکر کنیم.

 

بار الها ...

قدرتی به من ببخش  تا پس از تو قوت قلب کودکم باشم 

 دستانم را چون چتری سایبانش سازم 

 تا در سایه آن رشد کند 

 زمزمه صدایم نوای آرامش او باشد و گره نگاهم ، با چشمان زیبایش 

 غصه را از دل کوچکش برباید 

 نوازش هایم ، موجی از امید در او بیافریند 

و بوسه هایم ، بارقه شوق را برچشمانش بنشاند 

 لالایی شبانه ام ، آرزوهای شیرین را به خوابش بیاورد 

 و رویایی دل انگیز را برای او رقم زند 

 پروردگارم 

 پروردگار مهربانم که جز تو مرا پناهی نیست 

هرگز کودکم را ، پاره تنم را ، نفسم را،  در تنهایی وا مگذار او را به تو میسپارمش. 

پسندها (4)

نظرات (1)

مامان لیلی
4 آبان 93 13:22
سلام دوستم...خدا رحم کرده عزیزم مواظب خودت و گل پسری باش ضمنا اسفند، صدقه ،وان یکاد، آیت الکرسی و چهار قل هیچوقت یادت نره... آروین عزیزمو ببوس
مامان آروین
پاسخ
سلام . مرسی از این که به فکر ما هستی. حتما عزیزم، سفارشت رو فراموش نمی کنم.