آروین گلمآروین گلم، تا این لحظه: 11 سال و 8 روز سن داره

به دنیا آمدی تا دنیای من شوی...

روزای قشنگ ما با تو

1394/5/31 12:35
نویسنده : مامان آروین
803 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر دوست داشتنیه خودم. هر روز که می گذره و تو فهمیده تر و بزرگ تر می شی به خودم می بالم بابت داشتن پسری چون تو.

آروین گلم علاقه زیادی به بازی با راکت و توپ داری. مامان بابایی تا حالا دو بار برات راکت خریده. راکت های قبلیت رو که کامل خراب کردی بنده خدا چون دید خیلی علاقه داری دوباره برات خرید.

یک روز که طبق معمول می خواستیم بریم پارک، اصرار کردی که راکتت را هم برداری. برام خیلی جالب بود، در پارک کنار میز پینگ پنگی که بچه ها داشتن بازی می کردن ایستادی و گفتی منم می خوام بازی کنم.

الهی قربونت برم که قدت به زور تا میز می رسید ولی اصرار داشتی بازی کنی. خلاصه قبول کردی بریم توی سبزه ها و با من بازی کنی. خدا رو شکر یه دختر بچه بود که دوست داشت باهات بازی کنه و با هم بازی کردین.

خیلی دوست دارم در پارک به جای بازی با من با بچه ها بازی کنی. این طوری اجتماعی تر می شی. اینا هم عکسای همون روزه:

1

2

3

یک روز دیدم روی مبل این طوری نشستی، اون موقع احساس کردم چه قدر بزرگ شده گل پسرم:

و به محض دیدن دوربین...

5

این جا هم مشغول ماهیگیری هستی که بالاخره موفق شدی:

6

7

8

 این عکس ها هم مربوط به دیشبه که رفته بودیم پارک:

8

9

وقتی رسیدیم خونه، می خواستم از کمدت لباسای خونه ات رو بردارم که چشمت افتاد به شلوار آبی که خیلی دوستش داری. بلوزش رو هم برداشتی و اصرار پشت اصرار که اینا رو بپوش.

خیلی دیر وقت بود و من که می دونستم زود می خوابی نمی خواستم لباس رسمی تنت کنم. ولی وقتی دیدم این قدر دوست داری، شلوارش رو برات پوشوندم و بلوزت رو قایم کردم.راضی خلاصه پا کردن شلوار آبی همان و گرفتن انرژی دوباره همان: چشمک

10

راستی اون سگی که نصفش در عکس افتاده رو خیلی دوست داری. یک روز دیدم داری حسابی باهاش کشتی می گیری.خنده

 

پسندها (3)

نظرات (5)

رد پا
31 مرداد 94 22:15
ایشالا همیشه لبش خندون باشه و سالم سلام من کارمو تازه شروع کردم و تو سایتم کفش و پاپوش و جوراب دارم خوشحال میشم سر بزنید و در صورت امکان لینکش کنید.
مامان آروین
پاسخ
سلام، حتماً سر می زنم. ممنون
arezo
2 شهریور 94 9:24
سلام.بازم ماشالله به آروین جون که اینقد بزرگ وآقاشده.و به به به اون پارک قشنگی که رفتین.مامان آروین جون نمیدونی چقد ذوق میکنم وقتی عکسای آروین جون رو که توپارک یافرهنگسرا یاکلا فضاهای باز هست میذاری.بااونکه یه عکسه فقط اما من تمام نیشابور جلوچشمم میاد وذوق میکنم.خووووش به حالتون واقعا.کاش منم نیشابور زندگی میکردم راستی میشه بپرسم این پارکی که نزدیکتونه کدوم پارکه؟البته من زیاد نمیشناسماا.فقط پارک شهیدسوم توذهنمه.اگه اشتباه نگفته باشم وااای چقد حرف زدم.ببخشید گلم
مامان آروین
پاسخ
سلام خانومی، عکسای پارک مربوط به پارک شهرک نور هست. فکر کنم شما ازدواج کردی از نیشابور رفتی. درسته؟
arezo
2 شهریور 94 13:00
سلام گلم.نه عزیزم من تهران به دنیا اومدم وبزرگ شدم وازدواج کردم.اما اصلیتمون مال نیشابوره.بابام اینا ازدواج که کردن اومدن تهران متاسفانه.من ازبچگی عاشق نیشابور بودم.حتی دانشگاهم اونجادرس خوندم.امانمیدونم چرا قسمتم برای ازدواج هم تهران بود.قبل ازازدواج زیاد نیشابورمیومدم.اما الان سه ساله ازدواج کردم فقط دوبار اومدم اونم هردفعه دوشب که اصلا بهم نچسبید.واااای نمیدونی چقد دلم پرمیکشه واسه اونجا.خوووووش به حالتون که نیشابور هستین.نمیدونی روزی که وبلاگتو خوندم ودیدیم نیشابوری هستی چه ذوقی کردم وبیشترروزا میام سرمیزنم .راستی خونه عموی من نور 4 هستش.نمیدونم به شماواون پارکه نزدیکه یانه
مامان آروین
پاسخ
سلام عزیزم. پارکی که می ریم نور 21 هست.امیدوارم هرجا هستی سالم و شاد باشی.
ناهید
2 شهریور 94 14:31
سلام مامان اروین...ماشالا بچه ها یه هو بزرگ میشن...ادم متعجب میشه از قدرت خدا... خدا حفظ کنه پسر کوچولوتونو...خیلی ماه شده...
مامان آروین
پاسخ
ممنون دوست خوبم.
مامانی آرتینا جان***
5 شهریور 94 16:19
بابا خوش تیپ بابا ماهیگیر بابا تو دل برو خیلی دوست داریم الهی همیشه خوش باشی پسر دوست داشتنی خاله.
مامان آروین
پاسخ
مرسی خانومی